نمایشگاه فروش آثار عکس ایران، با 700عکس از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای یکی از آن نمایشگاههایی است که دوستداران عکس، میتوانند نسبت به پیدا کردن عکس مورد نظرشان مطمئن باشند. صبا، تجربهای برای دانشجویان و حتی عکاسان تجربی فراهم کرده که ترکیببندیهای مختلف را ببینند و با نگاههای متفاوت آشنا شوند.
عکسهای مستند- اجتماعی، عکسهایی از جنگ هشت ساله ایران و عراق، عکس از طبیعت، عکسهای پرتره و حتی فتوآرتها به اندازهای هستند که بتوانید از تک تک آثار، درسهای بزرگ بگیرید، چون خوشبختانه در ارسال و نمایش عکسها هیچ محدودیتی وجود نداشته و یک گروه سه نفره شامل اسماعیل عباسی، فرهود حقی و اکبر عالمی عکسها را صرفاً به لحاظ رعایت اصول تکنیکی و فنی بررسی کردهاند.
در یک نگاه کلی باید نمایشگاه را به دو دسته عکسهای اجتماعی و مناظر طبیعی تقسیم کنیم. گاهی همین عکسها، علاوه بر منظرهای که به نمایش میگذارند، مفهومی را القا میکنند که مخاطب احساس میکند عکس، برای نمایش آن موضوع گرفته شده است. عکاس، به لحظههایی رسیده و فکر کرده که باید آن لحظات را ثبت و بعد آن را با دیگران تقسیم کند. مثل زندگی اثر حسین کریمزاده.
کمتر اتفاق افتاده که عکسهایی به نمایش دربیایند اگرچه مفهومی تکراری دارند اما با نگاهی تازه گرفته شدهاند؛ بهعنوان مثال گلی سمیع، اثری با عنوان سکوت دارد و گیاهی را در میان برف نشان میدهد که برگهای نارنجی دارد و چند تا از برگها هم روی زمین ریخته است. سکوت، اگرچه سوژه مورد علاقه هنرمندان تجسمی است اما همه آنها نتوانستهاند آن را به خوبی تجسم ببخشند، درحالیکه اثری همانند «سکوت» سمیع، توانسته مخاطب را بهخود جلب کند.
علاوه بر حضور عکاسان حرفهای و دیگر هنرمندان عکاس از سراسر ایران که جنبه ملی نمایشگاه فروش آثار عکس ایران را پررنگ کرده، عکسهای هنرمندان سینمایی هم باعث شده تا اولین اکسپوی عکس ایران، پر سر و صدا باشد. البته اگر بخواهیم صادقانه با این پدیده برخورد کنیم، باید بگوییم که این عکسها در برابر آثار عکاسان حرفهای، حرفی برای گفتن ندارد.
یکی از مهمترین مسائلی که پیرامون اکسپوی عکس ایران، محل اختلاف است قانون کپی رایت یا رعایت حقوق مادی و معنوی هنرمندان است. به جز اینکه فقدان این قانون در ایران به هنرمندان ایرانی ضربه میزند، اخلاق حرفهای هنرمندان را هم زیر سؤال میبرد.
بعد از ورود دوربینهای دیجیتال، بیاعتمادی خریداران نسبت به هنرمندان، هر روز بیشتر از روز قبل میشود. عکاسان با این دوربینها میتوانستند یک عکس را بارها چاپ کنند، بیآنکه کسی بتواند از منشأ چاپ و تکثیر آن جلوگیری کند. حالا این مسئله به نبود قانون کپی رایت و پیگیری جرائم اینچنینی هم اضافه شده و این سؤال مطرح میشود که خریدار ایرانی در این اوضاع چگونه میتواند به اتفاقی همانند اکسپوی عکس اعتماد کند؟
سیفالله صمدیان، درباره این مسئله میگوید: «این مشکل با وجود تعهد دفعات چاپ برطرف میشود؛ به این صورت که تمام آثار عکاسان، شناسنامه دارند و مشخص است که مثلا عکس شماره 4 فلان عکاس، پنج بار در اندازه 50 در 70 چاپ شده. وقتی عکاس، میخواهد تیراژ 2 از 5 را بفروشد، این تیراژ زیر عکس به همراه تاریخ و امضای هنرمند نوشته میشود بنابراین، مشخص است کدام یک از تیراژها به خریدار اختصاص پیدا کرده.»
علیرضا کیادربندسری، دبیر اکسپوی عکس از عملی شدن محدودیت دفعات چاپ خبر میدهد و میگوید: «پیش از برگزاری نمایشگاه، این مسائل را برای عکاسان توضیح دادیم. حالا هم هر عکسی که فروخته شود، از طرف فرهنگستان شناسنامهای خواهد داشت که اولا نسخهای از آن، در اختیار خریدار، فروشنده و هنرمند قرار میگیرد و ثانیاً تمام قوانین
کپی رایت، در آن گنجانده شده است.»
او ادامه میدهد: «عکسهایی در نمایشگاه هست که قبلا بهصورت پوستر چاپ شده اما برای ما این مسئله مهم است که آیا خرید و فروش عکسها در جایی به ثبت رسیده یا نه.»
اما حسن سربخشیان درباره قانون کپی رایت و فروش چندین و چند باره عکسها به افراد حقیقی و حقوقی میگوید: «قضیه اکسپوی عکس در ایران را باید با احتیاط دنبال کنیم؛ هم بهدلیل دیجیتال بودن دوربینهاو عکسها و هم بهدلیل رسمی نبودن قانون کپی رایت. به علاوه خرید و فروش آثار هنری، بحثی تخصصی است که بهوجود کارشناسان، گالری یا مجموعهداران نیاز دارد.»
او ادامه میدهد: «بهدلیل همین مسائل بود که خریداران، پیش از این میخواستند نگاتیو را بخرند چون با این کار مطمئن میشدند تنها فریم موجود را خریدهاند. اما حالا، حتی با وجود محدودیت دفعات چاپ، باز هم نمیتوان به پیگرد افراد متخلف، امیدوار بود چراکه کپی رایت وارد قانون اساسی مملکت ما نشده و آن را بهصورت بینالمللی نپذیرفتهایم.»
با این همه، بسیاری از عکاسان عقیده دارند، فعالیت پویای عکاسی باید از جایی حرکت کند و این اوضاع نابسامان، اصلاح شود. سربخشیان نیز با اینکه بخش اعظم حقوق معنوی عکاسان را از دست رفته میداند اما معتقد است باید اجازه داد اکسپوی عکس تا آخرین نفس بدود تا به نتیجه برسد. سیفالله صمدیان هم به انتفاع مادی بسیار زیادی که حراجهای هنری در پی دارد، (5 برابر بیشتر از سود انبوهسازی) اشاره میکند و اتفاقاتی همانند اکسپو را مُد جدید اقتصاد جهانی میشمارد؛ بهخصوص که کشورهای منطقه، سرمایهگذاری بر آثار هنری را خیلی جدی گرفتهاند.